حرز رقعه الجیب امام رضا

امام رضا فرمودند:
ای حُمَید! این حرزی است که ما هرگز آن را از خود جدا نمی‌کنیم.

0 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!

تومان920.000

پرداخت درب منزل

بعد از دریافت سفارش

تضمین قیمت محصولات

بهترین قیمت در سطح اینترنت

امکان مرجوع کردن سفارش

در صورت عدم رضایت

تضمین کیفیت و اصالت

فروش مستقیم

ارسال سریع سفارشات

حرز لمولانا علي بن موسى الرضا(علیه السلام)
تسمى رقعة الجيب

عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: لَمَّا نَزَلَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا  قَصْرَ حُمَيْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ نَزَعَ ثِيَابَهُ وَ نَاوَلَهَا حُمَيْداً فَاحْتَمَلَهَا وَ نَاوَلَهَا جَارِيَةً لَهُ لِتَغْسِلَهَا فَمَا لَبِثَتْ أَنْ جَاءَتْ وَ مَعَهَا رُقْعَةٌ فَنَاوَلَتْهَا حُمَيْداً وَ قَالَتْ وَجَدْتُهَا فِي جَيْبِ أَبِي الْحَسَنِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الْجَارِيَةَ وَجَدَتْ رُقْعَةً فِي جَيْبِ قَمِيصِكَ فَهَا هِيَ قَالَ يَا حُمَيْدُ هَذِهِ عُوذَةٌ لَا نُفَارِقُهَا فَقُلْتُ لَوْ شَرَّفْتَنِي بِهَا فَقَالَ هَذِهِ عُوذَةٌ مَنْ أَمْسَكَهَا فِي جَيْبِهِ كَانَ الْبَلَاءُ مَدْفُوعاً عَنْهُ وَ كَانَتْ لَهُ حِرْزاً مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ثُمَّ أَمْلَى عَلَى الْحُمَيْدِ الْعُوذَةَ

حرزی از مولایمان علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) وجود دارد که به آن «رُقعةُ الجَیْب» (رقعه ای که در جیب لباس نگه می‌دارند) گفته می‌شود.

یاسر خادم می‌گوید:
وقتی امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) وارد کاخ حُمَید بن قَحطَبه شدند، لباس‌هایشان را درآوردند و به حُمَید دادند تا برای شست‌وشو به کنیزش بسپارد. پس از مدتی، کنیز بازگشت و کاغذی همراه داشت. آن را به حُمَید داد و گفت: این کاغذ را در جیب پیراهن امام یافتم.

حُمَید می‌گوید: به امام عرض کردم: فدایتان شوم! کنیز نوشته‌ای را در جیب لباس شما یافته است. این چیست؟

امام فرمودند:
ای حُمَید! این تعویذ (دعا و حرز)ی است که ما هرگز آن را از خود جدا نمی‌کنیم.

گفتم: آیا ممکن است مرا نیز با آن مشرف کنید؟

فرمودند:
این حرزی است که اگر کسی آن را در جیب لباسش نگه دارد، بلا از او دور می‌شود و از شر شیطان رانده‌شده در امان می‌ماند.

سپس حضرت این حرز را بر حُمَید املا فرمودند…

قلت و لهذا الحرز قصة مونقة و حكاية عجيبة كما رواه أبو الصلت الهروي قال كان مولاي علي بن موسى الرضا  ذات يوم جالساً في منزله إذ دخل عليه رسول المأمون فقال أجب أمير المؤمنين فَقَامَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا  فَقَالَ لِي يَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّهُ لَا يَدْعُونِي فِي هَذَا الْوَقْتِ إِلَّا لِدَاهِيَةٍ وَ اللَّهِ لَا يُمْكِنُهُ أَنْ يَعْمَلَ بِي شَيْئاً أَكْرَهُهُ لِكَلِمَاتٍ وَقَعَتْ إِلَيَّ مِنْ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ قال فخرجت معه حتى دخلنا على المأمون فلما نظر به الرضا  قرأ هذا الحرز إلى آخره

فلما وقف بين يديه نظر إليه المأمون و قال يا أبا الحسن قد أمرنا لك بمائة ألف درهم و اكتب حوائج أهلك فلما ولى عنه علي بن موسى بن جعفر  و مأمون ينظر إليه في قفاه و يقول أردت و أراد الله و ما أراد الله خير.

برای تهیه این حرز میتونید همینجا کلیک کنید 

ابوالصلت هروی روایت می‌کند:

روزی مولایم علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) در منزل خود نشسته بود که فرستاده‌ای از سوی مأمون وارد شد و گفت: «امیرالمؤمنین تو را فراخوانده است.»

امام رضا (علیه‌السلام) برخاست و به من فرمود:

«ای اباصلت! مرا در این وقت نمی‌خوانند مگر برای کاری سخت و خطرناک. به خدا سوگند، او نمی‌تواند کاری که من خوش ندارم در حق من انجام دهد، چون جملاتی از جدم رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به من رسیده است (که مرا حفظ خواهد کرد).»

ابوالصلت می‌گوید: با امام بیرون رفتیم تا وارد مجلس مأمون شدیم. هنگامی که امام رضا (علیه‌السلام) چشمش به مأمون افتاد، شروع به قرائت این حرز (تا پایان آن) کرد.

وقتی امام در برابر مأمون ایستاد، مأمون نگاهی به ایشان انداخت و گفت:

«ای اباالحسن! ما دستور دادیم صد هزار درهم به شما بدهند. همچنین بنویس که اهل خانه‌ات چه نیازهایی دارند.»

سپس امام رضا (علیه‌السلام) از نزد مأمون رفتند. مأمون در حالی که پشت سر امام را نگاه می‌کرد، با حسرت گفت:

«من چیزی اراده کرده بودم، و خداوند چیز دیگری خواست؛ و آنچه خدا خواست، بهتر بود.»


به جمع 40 هزار نفری ما در اینستگرام بیا

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حرز رقعه الجیب امام رضا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط

در کنار این محصول این موارد رو هم میتونید سفارش بدین